قالی قشقایی: سـرزمینی کـه قشـقاییها در آن زندگـی میکننـد، فـارس اسـت. منطقـه وسـیعی بـه مسـاحت ۱۳۳ هـزار کیلومتـر مربـع کـه بیـن دامنههـای زاگـرس و سـواحل خلیج فارس محصـور اسـت. فـارس نـام خـود را از نـام قدیم ایـران دارد و درواقـع فرهنـگ و تمـدن ایـران از این منطقه ریشـه میگیـرد.
به نظر میرسد که بافندگی در فارس به گذشتهای دور برمیگردد. هر چند شواهد روشنی در مورد بافت فرش در دوران باستان نداریم، اما از قرن یازدهم میلادی، در یادداشتهای جغرافیدانان و مورخان، به فرشها و بافته به عنوان اشیا باارزش اشاره شده است.
بافندگی فعالیتی مهم
بافندگی، علاوه بر جنبه هنری و فرهنگی، یک فعالیت مهم برای قشقاییها محسوب میشود. زیرا به آنها امکان تولید مستقل فرش و دیگر اشیا مورد نیاز زندگی را میدهد. فرشها به طور خاص از اهمیت ویژهای برای عشایر برخوردارند. تاشو و مقاوم هستند و به خوبی به نیازهای یک ایل همیشه در حرکت پاسخ میدهند. قالب تنگ یا کشیده با ابعاد چادری که آن را فرش میکند، متناسب است. گرم و نرم و عایق خوبی برای رطوبت خاک بوده و از سختی و زبری آن میکاهند، به خصوص اگر زیر خود یک نمد نیز بیندازند. در هنگام برپا کردن چادر، به صورت یک استوانه کم حجم در میآیند و با تغییر تا کردن، فرم مناسبتر را به خود میگیرند. معمولا سطح آنها، به طور کلی از شش متر مربع تجاوز نمیکند. تنها قشقاییهای ساکن شده در روستاهایی مثل بوانات، سروستان، شویه و مهارلو، فرشهایی با ابعاد بالاتر میبافند.
دوستی با طبیعت
قشقاییها در استفاده از رنگهای طبیعی، از قابلیتهای سنتی بهره میبرند. در طول کوچ، زنان برای جمعآوری گیاهان، ریشهها و میوههای مورد استفاده در رنگرزی به دامنه تپهها میروند. در میان خورجینها و سبدهای نان روی قاطرها یا شترها، همیشه یک محفظه برای گیاهان، گلها و میوههایی که زیر نور آفتاب خشک میشوند، دیده میشود. سپس آنها که مناسب رنگرزی هستند از گیاهان دارویی و معطر جدا شده در ظرفهای متفاوتی قرار میگیرند. در صورت لزوم، قبلا کوبیده یا آسیاب میشوند. در طول کوچ زمان مناسبی برای رنگ کردن پشم نیست، زیرا به زمان زیادی برای قرار دادن آن در محلول رنگ نیاز است و فقط در طول ییلاق یا قشلاق انجام میگیرد. کلافهای رنگ شده، در آفتاب و روی بندهایی که چادر را نگه میدارند آویزان شده تا خشک شوند.
روش بافت
در میان عشایر قشقایی بافت فرش و گلیم فعالیتی مخصوص زنان است. آنها از کودکی با دار قالی کار میکنند و از مادران و مادربزرگان خود روشهای کار و به مرور ابتکار و خلاقیت در طرح ریزی مدل ها را میآموزند. معمولا مادران از بافندگان مجرب میخواهند تا دخترانشان در کنار آنها کار کرده و رمز و رازهای کار را بیاموزد؛ همه آنچه در بافت درست یک فرش نقش دارند. طرحها بخشی از میراث قومی هستند. جوانان، از کودکی آنها را میبینند و برای اجرای آنها مشکلی ندارند. مشکل اصلی نوآوری در آن، با طراحیهای نو در فرم و رنگ است بدون آنکه از سنتهای ایل دور شود و خصوصا تعریف ابعاد و طرحها بر اساس میزان پشم و رنگهای مختلف، اهمیت دارد.
در طول اقامت تابستانی پس از برپایی چادر و استقرار وسایل، زن قشقایی فضایی مسطح را در مقابل چادر انتخاب کرده و دار قالی را برپا میکند. از نظـر سـنتی، دار مـورد اسـتفاده قشـقایی ها افقی اسـت و میـان عشـایر چتمـا (Chatmah )نامیـده میشـود و از دو تیـر محکـم افقـی، میلههـا یـا تمـدار (Tomdar )سـاخته شـده اسـت کـه از تنـه درختهایـی کـه پوسـت آنها با دقت گرفته شـده، به دسـت آمده اسـت. طـول تیرهـا، تعییـنکننـده انـدازه فـرش اسـت. دو تیـر بـه طور مـوازی قـرار میگیرنـد و بوسـیله میخهایـی کـه میـخ پوتی (-Mik puti-e ) نـام دارنـد، بـا طـول حـدود ۱۵ سـانتیمتـر بـه زمیـن محکم میشـوند. فاصلـه یـک تیر تـا تیر دیگـر، طول قالـی را تعییـن میکند. وقتـی تیرهـا ثابـت شـدند، رشـتههای پشـمی در بیـن آنها قـرار گرفته کـه تـار، سـاختار ابتدایـی فـرش را تشـکیل میدهند.
مواد اولیه
گلیم و قالی قشقایی اغلـب از جنـس پشـم هسـتند کـه بـه مقـدار فـراوان در فـارس قابل دسترسـی اسـت. تنهـا در مـوارد نادری، بافنـدگان از نخهـای پشـمی اسـتفاده میکننـد کـه در مناطـق گـرم جنـوب شـرقی شـیراز کشـت و از بـازار شـهر خریـده میشـود. بـرای مقاومـت آن نسـبت بـه کشـش و اسـتهلاک، گاهـی نـخ، جـای پشـم را در تـار یـا پـود قسـمتهای کنـاری فـرش یـا گلیـم میگیـرد. بـه همیـن دلیـل بـه خصـوص در گلیم و در ریشـهها، مـورد اسـتفاده قرار میگیـرد.
ابریشم به ندرت و به مقدار کم در بافت فرشهایی با ظرافت بالا مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از آن بیشتر در پود مرسوم است. پـس از آمـادهسـازی دار قالـی و چلـهکشـی، کلافهای پشـمی به شـکل گلولههای رنگـی در مقابـل بافندههـا بـر دار قالـی آویختـه میشـود. بافندگان، با تکیه بر یک تکه چوب که زیر چله قرار میگیرد، کار را شـروع میکننـد. معمـولادر گروههای کوچـک، به صورت دو زانـو یا چمباتمه زده، در کنـار هـم کار میکننـد. گاهی اتفاق میافتد که وزن آنها باعث پارگی چله میشود که این نقص در پایان کار، قابل تشخیص است. بخـش بافتـه شـده فـرش، بـا پارچههـای نخـی پوشـیده میشـود تـا در برابـر گـرد و غبـار در امـان بمانـد و نـور خورشـید رنـگ آن را از بیـن نبـرد. بـه همیـن دلیـل دارها، در سـایه سـایبانها که سـقف آنها بـا شـاخه و نیهایـی مشـابه همـان کـه دور خانـه را میپوشـاند، برپـا میشـوند.
طرح و نقش
یکـی از دلایـل فریبندگـی قالی قشقایی، عـادت زنـان بافنـده بـه اشـباع کـردن زمینـه بـا عناصرهندسـی کوچک فـراوان و رنگارنـگ اسـت. عناصری که بـدون هیـچ نظـم خاصـی و بـی آنکـه وابسـته به هـم یـا شـبکه و طـرح پیچیدهتـری باشـند، در زمینه جـای گرفتهاند. بنابرایـن، نقشهـا بـدون توجـه بـه تقـارن و اغلـب از میـان طرحهای سـنتی عشـایری انتخـاب شـده و در طـول پیشـرفت کار، در کنار هم قـرار میگیرنـد.
در میان نقشمایه های متفـاوت، بسـیاری از آنهـا مربـوط بـه میـراث تزیینـی فرهنگهایـی هسـتند کـه قشـقاییها بـا آنهـا آشـنا شـدهاند. برخـی دیگـر، بـرای بافندههـا ارزش پیشگویانه داشـته و برخـی دیگـر، تنها تصویرسـازی از اشـیا مـورد اسـتفاده اسـت. گاهی اوقات، ایـن تمایل وجـود دارد کـه به آنهـا نیز ارزش و معنـای نمادین عمیق داده شـود. امـا نبایـد فرامـوش کـرد کـه در اکثر مـوارد، بافندههـا، آنهـا را تنها با هـدف تزیینـی خلـق میکننـد.
منبع: کتاب قشقایی، مؤلف: سید طاهر صباحی، خانه فرهنگ و هنر گویا
همچنین بخوانید: تاریخچه قالی کرمان و دلایل شهرت آن