مصاحبه هایوتیوبهنر و رسانه

مصاحبه با پریسا بیضایی : نخ های رنگی فرش در کودکی برایم جذابیت داشت

پریسا بیضایی
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: نیلوفر علیپور

پریسا بیضایی از کودکی علاقه بسیار زیادی به سینما، تئاتر و بازیگری داشته است. اکثر بزرگان خانواده بیضایی علاقه زیادی به ادبیات فارسی داشتند و شاعر پرور بودند. این فضا او را بیشتر تشویق می‌کرد تا بخواهد در زمینه هنری فعالیت کند. او بعد از دادن کنکور دانشجوی میراث فرهنگی شد و در رشته مرمت آثار و موزه‌داری به تحصیل پرداخت. درنتیجه زمینه‌ کاری او متفاوت به علاقه‌های اولیه‌اش شد. او ابتدا کارش را به‌عنوان موزه‌دار در موزه نیاوران و سعدآباد آغاز کرده است. به دلیل دوری راه و بودن کودکش تصمیم می‌گیرد به موزه فرش ایران بیاید. بیضایی کارهای مختلفی ازجمله از موزه‌داری، راهنمایی کردن، روابط عمومی و جانشین همه اعضا در موزه فرش انجام داده است. از سال ۱۳۹۵ نیز مدیر موزه فرش ایران شده است. به بهانه روز جهانی کودک و زنده نگه داشتن فرش ایرانی میان نسل آینده با پریسا بیضایی گفت‌وگویی کرده‌ایم.

خانم پریسا بیضایی شما در کودکی با فرش دستباف آشنا بودید؟

اصالتاً من اهل کاشان هستم. زاده کاشان نیستم؛ اما آبا و اجدادم کاشانی‌اند. در آران و بیدگل که زادگاه اصلی نیاکان من است، خانم‌ها خیلی قالی‌ می‌بافتند. تا چند سال پیش هم مادربزرگ من دار قالی داشت. جوان‌تر‌ها دیگر دوست نداشتند این حرفه را ادامه بدهند. اصلاً ربطی به دارایی و تمکن نداشت. یک خانم کاشانی یکی از افتخاراتش این بود که قالی می‌بافد. این مثال بود که می‌گفتن زودتر از جهازش دار قالی‌ می‌رود به خانه‌اش.

مادربزرگ من خیلی قالی را دوست داشت و می‌بافت. بیشتر هم برای مصرف خودش و بچه‌هایش. ما هم که در کودکی به کاشان می‌رفتیم قالی را دوست داشتیم. نخ‌های رنگی برایمان جذاب بود. پشت این دار می‌نشستیم و الکی در حال بافتن بودیم. همیشه هم داد می‌زدند که بلند شو داری خراب می‌کنی. بعد فرش که پهن می‌شد ما غلت می‌زدیم رویش. قالی‌بافی برای من حس ملموسی داشت یک زیرانداز صرفاً برای پوشاندن یک محلی نبود.

شما سال‌هاست که در کنار فرش‌های دستباف زندگی می‌کنید. فرش‌ها چه حس و مفهومی برایتان دارند؟

عمه و دخترعمه‌ای داشتم که قالی می‌بافت. دخترعمه‌ای داشتم که در جوانی مجبور شد سرپرستی خانواده‌اش را به عهده بگیرد. تنها کاری که می‌کرد قالی‌بافی بود. با همین قالی‌بافی پسرش را تا مرحله دکترا به دانشگاه فرستاد. آبرومندانه زندگی کرد. در جوانی خیلی مریض شد. من یادم است که در حدود سال ۸۳ مریض بود و در آی سی یو. من رفتم بیمارستان دیدنش. دستانش را به من نشان داد. تمام دستش سیاه به دلیل قند بالا سیاه شده بود.

من ناخودآگاه به این فکر کردم که چقدر با این انگشت‌ها قالی بافته است. یعنی قالی با زندگی مردم عجین است. هنری است که کاملاً مردمی است. علاقه من به فرش‌های موزه به دلیل این است که من دارم در صحنه‌ای از هنر ایرانی قرار می‌گیرم که مردم عادی دارند می‌بافند. من زمانی که پای قالی می‌نشینم شاید این قالی در خانه پادشاهان یا اشراف پهن می‌شده است. اما من سرپنجه آدم‌های معمولی اجتماع را در آن می‌بینم. مردمی که از همین جامعه بلند شدند و باعث می‌شود فرش تقدس بیشتری برای من داشته باشد.

زمانی که صرف قالی‌بافی می‌شود. مدت طولانی‌ای یک قالی‌باف می‌نشیند و قالی را می‌بافد. زمانی‌ که ریشه زده می‌شود تا قیچی می‌کنند و پرداخت می‌کنند، یک قالی‌باف روحیه‌های مختلفی ممکن است داشته باشد. خوشحال باشد، عاشق باشد، از صاحب کارش دلخور است. حالا می‌آید و قالی را می‌بافد. سپس قالی می‌آید و در خانه ما پهن می‌شود. ما ساده به آن نگاه می‌کنیم. نه. این زندگی پایش گذاشته شده است. این است که من قالی را خیلی دوست دارم. قالی یک هنر کاملاً فرهنگی و مردمی است.

پریسا بیضایی
موزه فرش ایران
موزه فرش ایران فرش‌ها را چگونه به کودکانی معرفی می‌کند که برای بازدید به موزه آمده‌اند؟

مدیران مدرسه بیشتر می‌خواهند یک برنامه‌ای داشته باشند برایشان فرقی نمی‌کند که بچه‌ها را بیاورند موزه فرش یا ببرند به موزه دارآباد. مگر اینکه معلم هنری باشد که بخواهند آن‌ها را به موزه فرش ایران بیاورند. در مقاطع دبستان گروه‌هایی که آمده‌اند بیشتر برای گذران زمان بوده است. مدیر مدرسه با این سیاست بچه‌ها را به موزه نمی‌آورد که فرش را یاد بگیرند. این وظیفه ما است که آن‌ها را علاقه‌مند کنیم و با آن‌ها حرف بزنیم.

سخت‌ترین کار در موزه راهنما بودن است. به خاطر اینکه راهنما باید این‌قدر مسلط باشد که بداند چگونه جذب مخاطب کند. از نظر من راهنمایی یک کار بزرگ است که هر کسی قادر به انجام دادن آن نیست. دانش، علاقه می‌خواهد و اینکه چطوری و در چه زمانی به مخاطب جواب بدهید و راهنمایی کنید. مخاطبان ما در سنین مختلف هستند. کودکانی که می‌آیند واقعاً اگر یک راهنمای خوب داشته باشند بسیار تأثیر خواهد داشت و می‌تواند آن‌ها را علاقه‌مند کند. طرز بیان و به چیزهایی که آن کودک را می‌تواند علاقه‌مند کند توجه می‌کند. آن دانش و روحیه روانشناسی که داشته باشد می‌تواند کودک را علاقه‌مند کند.

البته بازدید صرف نمی‌تواند کودکان را به قالی‌بافی علاقه‌مند کند. ولی می‌تواند جرقه‌ای را در ذهن آن‌ها ایجاد کند. خود من هم پنجم دبستان بودم که برای بازدید موزه فرش ایران آمده بودم. و جرقه‌ای شد و حالا چندین سال است که در موزه فرش ایرانم. تأثیرات بازدیدهایی که کودکان با اولیا یا خانواده‌هایشان دارند می‌تواند برایشان ارزش این دست‌بافته‌ها را مشخص کند.

موزه فرش ایران چه فعالیت‌هایی برای علاقمند کردن کودکان به فرش دارد؟

ما در موزه فرش سعی کرده‌ایم با کودکان ارتباط برقرار کنیم. آن‌ها را دعوت کردیم تا فرش‌ها را ببینند و نقاشی بکشند. کار تئاتر عروسکی داشتیم. کار خیلی خوبی نیز چند سال پیش انجام شد. تئاتری بود که چند سال پیش داشتیم. خانم کارگردانی به نام شیرژیان بودند که طرحی دادند و ما نیز پذیرفتیم. قصه‌ای از زبان سه نخ روایت می‌شد. این را پرداختیم. دو تا بازیگر حرفه‌ای داشت. مشتاق بودند که یکی هم از بچه‌های موزه‌داری ما باشد. من به دلیل علاقه‌ای که به بازیگری داشتم گفتم من هم شرکت می‌کنم. من نخ زرد بودم. هم داستانش را نوشتم. هم نقشش را ایفا کردم. مونولوگ بود و بازی‌ای نبود. خیلی تجربه خوبی بود. این‌ها در ذهن کودکان می‌ماند.

پریسا بیضایی
موزه فرش ایران

 

پریسا بیضایی به عنوان مدیر موزه فرش ایران چه راهکارهایی برای مخاطبینی در گروه‌های سنتی مختلفی دارد که این روزها نمی‌توانند به موزه بیایند؟

موزه فرش ایران باید درهرصورتی فعال باشد. صفحه اینستاگرام موزه فرش ایران با نام carpet.museum.iran فعال است و در این ماه‌ها فعالیتش بیشتر شده است. در حال ارتقای آن هستیم. از مخاطب‌های موزه فرش نیز می‌خواهیم اگر نظری دارند حتماً با ما در میان بگذارند. شعار ایکوم امسال تنوع و فراگیری است یعنی هر کسی در هر جای دنیا هر سیستم فیزیکی و فکری که هست بتواند از موزه‌های دنیا بازدید کند. دنیا در حال تغییر است و رویکردها تغییر می‌کند. الان با مجازی‌سازی ما بازدیدکننده خارجی هم داریم. شرایط موجود باعث شد مجازی شدن سرعت بیشتری بگیرد.

موزه فرش در هر جایی از دنیا ارزش یک‌بار دیدن رو دارد. موزه فرش ایران نیز ارزش این را دارد که شما فرش‌هایش را ببینید. با هنر ملی و کهن خودتان آشنا شوید. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایتان، نیاکان و اجدادتان چه فرش‌هایی بافته‌اند. شما می‌توانید به این فرش‌ها و خودتان افتخار کنید. برای یک بار هم که شده فرش‌ها را ببینند بقیه‌اش با ما.

این بود مصاحبه ای با خانم پریسا بیضایی. اکنون با موزه فرش ایران آشنا شدید. شما می‌توانید تجربیات و نظرات خود را درباره موزه فرش ایران با ما در میان بگذارید.

همچنین بخوانید : این دو کتاب در مورد فرش را برای آشنایی بیشتر با فرش دستباف مطالعه کنید

سی‌پرشیا مگ

آدرس کوتاه: Generating...

مطالب مرتبط

ویلیام موریس و توجه ویژه به تولید فرش‌ های غربی

اعظم قهرمانی

نوآوری هنرمندانه در فرش‌های سازگار با محیط زیست

اعظم قهرمانی

مصاحبه با حامد چمن رخ در مورد مشکلات تولید و صادرات فرش دستباف

اعظم قهرمانی

ارسال نظر

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تایید بیشتر بخوانید