استاد رسام عرب زاده با نام کامل سید ابوالفتح زیدی لطیفی (متولد ۱۲۹۳، تبریز – درگذشت بهمن ماه ۱۳۷۵،تهران) از طراحان برجسته فرش ایران است. همچنین وی پدر فرش نوین ایران خوانده میشود.
استاد که در خانوادهای هنرمند و در شهر تبریز به دنیا آمده بود، از همان کودکی علاقه آشکاری به هنر داشت. طراحی فرش را نزد پدرش “سید حسین زیدی” که خود از شاگردان کمالالملک بود آموخت. همچنین مینیاتور را نزد استاد “رسام ارژنگی” فرا گرفت. رسام عربزاده در بسیاری از رشتههای هنری از جمله مینیاتور، موسیقی، مجسمهسازی، شعر، طراحیکاشی، رنگرزی و بافندگی فرش نیز سررشته داشت. آشناییاش با ادبیات و فلسفه همراه با مهارتی که در مجموعهای از هنرهای ایرانی داشت، سبب خلق آثاری شد. آثار او در ضمن نوآوری، از هویت و اصالت بهرهمند بودند. این دو ویژگی در آثار استاد، او را به یکی از مهمترین چهرههای فرش معاصر ایران تبدیل کرد.
ویژگی آثار رسام عرب زاده
مثل هر نوآوری دیگری، آثار استاد نیز مورد توجه منتقدان قرار گرفت. به باور آنها طرحهای نوآورانه استاد رسام عرب زاده در نوع خود سنتشکن بود. همچنین آثار او دارای موضوع و پیام هستند. از این رو عناصر بصری در آثار استاد عربزاده، از جمله نقش و نگارها و رنگها، صرفا جنبه تزیینی ندارند. این عناصر با توجه به موضوع و برای رساندن پیام، در متن و حاشیه قالیها نقشآفرینی کردهاند. عربزاده در بافت آثارش نیز خلاقیتهای قابل توجهی داشت. علاوه بر کاربرد چهار گره به جای یک گره (آویز)، دو نوع بافت فرش را با زیبایی و استادی در کنار هم می آورد و از رجشمار توامان و بافت توامان در آثارش بهره میبرد.
شروع کار در تهران
استاد رسام عربزاده که اوایل دهه بیست به تهران آمده و با استقبال خوب از طراحیهایش مواجه شد. با اجاره مغازهای در لالهزار کانون مینیاتور را در سال ۱۳۲۷ روبروی گراند هتل تهران تاسیس کرد. او به انجام سفارشهای گوناگونی، از جمله بافت آرم و نشان شرکتهای مختلف پرداخت. تا اینکه به چنان پیشرفتی دست یافت که ناگزیر به داشتن کارگاه شد. سالهای ۱۳۴۰ و ۵۰ دوران حرفهای و شهرت استاد بود. در این دو دهه آثار رسام عرب زاده از جمله در کارگاه خصوصی (۱۳۴۵)، خانه آفتاب (۱۳۵۲) و انستیتو گوته (۱۳۵۳) به نمایش درآمد. علاوه بر شخصیتهای مهمی که به بازدید نمایشگاه می آمدند، با استقبال عمومی گستردهای نیز روبهرو شد.
رسام عرب زاده مشوق جوانان
او که در کارگاه بهارستان به آموزش و انجام سفارشهای فرش میپرداخت، تعدادی از بچههای بهزیستی را که به دلیل ناتوانی جسمی و ذهنیشان در جامعه پذیرفته نمیشدند، به کارگاهش آورد، به آنها قالیبافی آموخت و به این شکل برایشان درآمدزایی ایجاد کرد. استاد عرب زاده در سخنرانیها، همایشها و سمینارها حضور مییافت و همواره مشوق جوانان به ویژه در زمینه مینیاتور، طراحی فرش، بافت، مرمت و رنگرزی آن بود. در طی سالهای حیاتش شاگردان بسیاری را نه تنها هنر، بلکه هنرمندی آموخت.
ژیلا عرب زاده پاسدار هنر پدر
یکی از نزدیکترین شاگردان استاد دختر هنرمندش، خانم ژیلا عربزاده است. آنها به اتفاق هم و با همکاری شهرداری تهران، موفق به پایهگذاری موزه فرش و بنیاد فرهنگی و هنری فرش رسام عرب زاده شدند. ژیلا، تنها دختر رسام، از دوازده سالگی به قالیبافی در مکتب پدرش روی آورد. نخستین قالی که او بافت، یکی از طرحهای پدرش با عنوان: «دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست» بود.
ژیلا عرب زاده تحصیلات عالی خود را در رشته زبان آلمانی رها کرد و همراه پدرش و حتی پس از او ادامهدهنده بنیاد فرهنگی و هنری رسام عرب زاده است. موزهای در بوستان یکم پاسداران، شامل ۶۶ قطعه فرش از نفیسترین بافتههای استاد، که از سوی ایشان به مردم ایران هدیه شده است قرار دارد. دختر فرزانه استاد تعدادی از هنرجویانی که در زمان حیات پدرش به کارگاه او آمده بودند نزد خود نگه داشت. آنها را به استخدام بنیاد درآورد و ترتیبی داد تا از مزایای بیمه و حقوق بهرهمند شوند.
همچنین بخوانید: قالی صابر نامی درخشان در فرشبافی معاصر مشهد