فرش افغان: فرشبافی، از سنتهای هنری دیرین مردم افغانستان است. افغانستان که در طول تاریخ زیر آتش جنگ بوده در گذشته، بخشی از ایران به شمار میآمده است. از این رو، بسیاری از بافتههای این منطقه، یادگار سنت سکایی است و شباهتهای بسیاری با بافندگی فرشهای سیستان و بلوچستان دارند. علاوه بر این، طی چند دهه اخیر، بسیاری از نقشههای مناطق فرشبافی گوناگون ایران، توسط بافندگان افعانستان کپیبرداری و بافته شدهاند.
افغانستان چندین دهه جنگ را متحمل بوده است. درگیری با اتحاد جماهیر شوروی، جنگ داخلی و بیش از یک دهه ماموریت رزمی ناتو به رهبری ایالات متحده. در میان تأثیرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، این خشونت، سبب دگرگونی در هنر دیرین فرشبافی این کشور شده است. در میان بافتههای افغانستان، “فرش جنگ”، نامی است که برخی از دستبافتههای منحصر به فرد افغانستان به آن مشهور شدهاند. شامل بافتههایی است که طرح و رنگ آنها به طور آشکاری جهانبینی بافندگان این سرزمین را متاثر از رویدادهای معاصر خود نشان میدهد. بافندگانی که خسته از جنگهای ویرانگر و در آرزوی صلح، تصویری از روزگارشان را گره میزنند و دستبافتههایشان را به مثابه رسانهای برای بیان تاریخ معاصر خود، به سراسر جهان میفرستند. شاید که راوی زندگی آنها و برآورنده آرزوی آزادی و صلحشان باشد.
فرش جنگ یا صلح
از این فرشها با نامهای «فرشهای اعتراض»، «فرشهای پیروزی»، «فرشهای ضد جنگ» و «فرشهای صلح» نیز یاد میشود. به نظر میرسد تاریخ پیدایش نقوش مرتبط با «فرش جنگ» در افغانستان، بیارتباط با تاریخچه مداخله نظامی سرزمینهای دیگر، از جمله شوروی نباشد. هنگامی که حکومت تازه تاسیس روسیه، درگیر جنگ داخلی با طرفداران رژیم سابق تزاری معروف به روسهای سپید بود، اقدام به تهیه سلاحهای سبک، مهمات و تامین زرادخانه، کارخانه باروتسازی، تعدادی هواپیما جهت پشتیبانی از مقاومت افغانها در طول جنگ سوم انگلیس و افغانستان نمود.
ورود تسلیحات مدرن
برخی پژوهشگران معتقدند که تسلیحات مدرن، خصوصا هواپیماهای نظامی، از دهه ۱۹۳۰ بر قالیچههای افغان ظاهر شد. اتحاد شوروی همچنین در سال ۱۹۴۲ مبادرت به تقویت نیروهای افغان با تهیه سلاحهای سبک، هواپیما و تاسیس مراکز آموزشی در تاشکند (پایتخت جمهوری شوروی ازبکستان) نمود. همچنین نظامیان شوروی و افغانستان همکاریهای دائمی خود را از سال ۱۹۵۶ آغاز کردند. در سال ۱۹۷۰ با امضای یک موافقتنامه، اتحاد شوروی اقدام به ارسال مستشاران نظامی کرد. در دسامبر ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) معاهدهای پیش از شروع جنگ به امضا رسید. بر اساس آن دولت کمونیست افغانستان جهت پشتیبانی نظامی به اتحاد شوروی مجوز داد. در مجموع افغانستان در اکثریت امور اعم از نظامی، فنی، تجاری و غیره وابستگی کاملی به شوروی داشت.
بدین ترتیب، این فرشها که پیدایش آنها را میتوان به زمان ورود تسلیحات مدرن از شوروی به افغانستان نسبت داد. به تدریج در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رایج شد. شهرت این بافتهها به حدی رسید که شکلی تجاری گرفت و در جاهای دیگر از جمله پاکستان هم بافته شد. به طوری که دیگر کمتر بافتهای از «فرش جنگ» با اصالت نخستین نمونههای بافته شده در افعانستان، برابری میکند. در فرشهای جنگ، شاهد ترکیب زیبای سنتهای کهن و طرح و نقشهای باستانی شهرها و مناطق خاصی از افغانستان و گره خوردن آنها با موضوعات روز هستیم. این موضوع سبب منحصر به فرد شدن فرش افغان و قالیهای جنگ شده است.
نقوش فرش افغان
در این انواع فرش افغان، نقوش سنتیای مانند گل و بته جای خود را به تسلیحات جنگی دادهاند. در این بافتهها، نقش کلاشینکف و سایر سلاحها و ادوات جنگی، تانک، نارنجک، نفربر، رژه تانکها، نقشه جغرافیایی، تصویر چهرههای سیاسی (مانند احمدشاه مسعود و اماناللهخان)، حروف لاتین و فارسی و حتی اعلامیههای هوایی را میتوان مشاهده نمود که در کنار یکدیگر بازنمودی از تصویر جنگ هستند. انریکو ماشلونی، کارشناس آسیای میانه که برخی از اولین نمایشگاههای قالیچههای افغان را سازماندهی کرده است، این قالیچهها را به «کاتالوگ اسلحه یا کلکسیون سلاح» تشبیه کرده است. بررسی نقوش موجود در قالیهای جنگ و مقایسه آنها با نگاه به تاریخ تحولات سیاسی داخلی و خارجی افغانستان، مطالعه بسیار جالبی است که تاثیر رویدادها بر باور مردم و بافندگان را بازتاب می دهد.
منابع:
پاملا تولر ، فرش جنگ: روایت نسلهای سوختهٔ افغانستان، مجله نبشت
کیهان پور، محسن. نعمت شهر بابکی، ابوالقاسم. فرش جنگ، فریاد بلند اعتراض با زبان تصویر، مطالعات شبه قاره سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
همچنین بخوانید: ارمنی باف از کوه آرارات تا آن سوی مرزها