نشانه آریایی معروف به «سواستیکا»
یکی از دیرینسالترین نقشمایههای باستانی است که اثر آن در مسیری چندین هزار ساله در بیشتر تمدنهای کهن برجای مانده. از ایران و چین و هند و ژاپن تا اروپای عصر مفرغ و آمریکای سرخپوستان نخستین. این نشانه شگرف پراسرار، که از شگفتیهای تمدن بشری است. در چین علامت شادکامی و خوشبختی و در ایران، هند و نزد اقوام آریایی مظهر و نشانه نمادین خورشید بودهاست. به حکم همین مفهوم فرهنگی – تاریخی است که ما آن را «خورشید آریایی» نامیدهایم.
«سواستیکا» واژهایست سانسکریت و معلوم نیست در زبانهای پارسی کهن به همین لفظ خوانده میشده یا نام دیگری داشته است. بافندگان عشایری و روستایی هم نامی برای آن نمیشناسند، همچنانکه برای بسیاری از نقشهای کهن لفظ خاصی سراغ ندارند. در فرهنگهای جدید فارسی آنرا مترادف با «صلیب شکسته» آوردهاند که به هیچ وجه درست نیست. هرتسفلد Herzfeld ۔ باستانشناس شهیر آلمانی ۔ آن را «گردونه خورشید» خوانده و نصرت الله بختورتاش «گردونه مهر» (در کتابی به نام گردونه خورشید یا گردونه مهر.)
زادگاه نگاره
تقریبا شک نیست که زادگاه این نگاره، آسیای مرکزی بوده است. آریاها از همانجا بسوی هند و افغانستان و ایران روانه شدند. بومیان قاره آمریکا چند هزار سال پیش از آنان از همان حدود به سرزمین جدید رفته بودند. کهنترین نمونه خورشید آریایی در آثار هزاره پنجم و چهارم پیش از میلاد مسیح در شوش یافت شده است. قدیمترین دستبافت ایرانی که این علامت در آن بکار رفته پارچه ای است از دوران اشکانیان که از گورهای خمرهای گرمی مغان آذربایجان بیرون آمده است. خورشید آریایی تا پیش از روزگار هخامنشیان بازوان خمیده و منحنی و هیات تقریبا مدور داشته و بعدها خطوط و اضلاع آن مستقیم و هندسی و زاویه ها قائمه شده است.
نماد خورشید آریایی و گردونه خورشید
این نقشمایه بصورت بسیط و اولیه خود ۔ خواه به حالت مدور و خواه به شکل چهار گوش و شکسته ۔ در فرشبافی فارس سدههای اخیر دیده نشده و تنها در گلیم بافی و سوزن دوزی لرهای بختیاری هنوز بچشم میخورد که غالبا نیز شکل پیوسته و زنجیره ای دارد. منتهی فرشبافان فارس نقشمایههای بسیاری بکار میگیرند که آنها را باید مشتقات مرکب و صورتهای تکامل یافته خورشید آریایی دانست. متداولترین صورت این نقش رمزی در فرشبافی فارس – و نیز قفقاز و آسیای صغیر – از دو خورشید آریایی توأمان بهم چسبیده درست شده که خمیدگی بازوان یکی از خورشیدها در جهت عقربه ساعت و دیگری در جهت مخالف آن است.
این نگاره مرکب را -که با وجود کثرت استعمال نام معینی ندارد- «گردونه خورشید» مینامیم چون شکل کروی خورشید و گردش آن گردونه جهان پیما را بهتر از سواستیکا و خورشید آریایی مجسم می نماید، خاصه آنکه قالیبافان فارس – و بیش از همه بافندگان لرو نی ریز – آن را غالبا در مرکز ترنجها جای می دهند که میتواند یادگاری باشد و اشارهای رمزی به مرکزیت خورشید در تمدن ایران باستان.
خورشید آریایی در فرشبافی
از آنجا که این صورت مرکب خورشید آریایی، که هشت بازو داشته باشد، در هیچیک از آثار باستانی جز فرش یافت نشده، تقریبا باید یقین کرد که نقشمایه گردونه خورشید از نگارههای مختص فرشبافی است که در دیگر هنرها رواج نیافته است. در فرشبافی فارس، گردونه خورشید را دست کم به چهار صورت متمایز بکار میگیرند که یک صورت آن منحصر به بافته های کهن ایل بهارلو است و همین صورت است که میتواند نشان دهنده یکی از مراحل نخستین فرآیند مبدل شدن خورشید آریایی چهار بازویی – درهیات نیمه مدور نخستین – به گردونه خورشید هشت بازویی باشد. مراحل دیگر این فرآیند تحول – که بی تردید بسیار طولانی و بطی بوده است – در آثار بازمانده از دورانهای پیشین مشهود و مستند نیست…
ادامه دارد…
مطالعه ادامه مطلب: نماد خورشید آریایی و گردونه خورشید در فرش دستباف (قسمت دوم)