گفتگو با شیرین صور اسرافیل در مورد مشکلات فرش دستباف

زمان مورد نیاز برای مطالعه: 6 دقیقه

خانم شیرین صور اسرافیل فارغ التحصیل رشته مهندسی نساجی از دانشگاه پلی تکنیک تهران (امیرکبیر) است. نگاه جامعه‌گرایانه‌اش به مسائل ملی، فرش دستباف را به لحاظ ارزش‌های گسترده انسانی و اجتماعی موضوعی بسیار با ارزش برای بررسی و توجه یافت. وی سال‌های طولانی از عمر خود را وقف کار و تلاش برای نشان دادن ارزش‌های این هنر کهن نمود. ابتدا در طی سال‌های کار در موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران به تدوین بیشترین استانداردهای مورد نیاز برای تعیین کیفیت نیازهای کمی و کیفی فرش دستباف و همچنین مشخصات و شرایط لازم برای تولید فرش‌های دستباف خوب و سالم پرداخت.

پس از آن، زندگی خود را وقف کار پژوهش‌های گسترده میدانی در مورد فرش دستباف در سراسر کشور نمود. دستاورد آن افزون بر مجموعه قابل توجهی از کتاب‌های هنری و فنی و تعداد بسیاری مقاله و سخنرانی، همراه با تدریس در غالب دانشکده‌های فرش می‌باشد. فرصتی دست داد تا از ایشان درخواست کنیم چند کلامی درباره دغدغه‌شان در زمینه تولید فرش دستباف با ما سخن بگویند. آنچه پیش رو دارید بخشی کوتاهی برگرفته از گفته‌های شیرین صور اسرافیل طی یک مصاحبه است.

در نگاه کلی تعریف‌تان از فرش دستباف چیست؟

 فرش دستباف ایران هنری ماندگار و جاودان است که طی قرون و اعصار و در هر شرایطی، ‌به عنوان نمادی از فرهنگ، پرچم ‌ایران را بر دوش کشیده است. باید آن را چون هنری ملی و زبان‌ و شعر، نوعی فرهنگ و میراث به یادگار مانده از گذشتگان ارزش نهیم. ما‌ وظیفه داریم که با دلایلی سوای دلالی و سودجویی و قیاس با تولیدات مصرفی، از آن پاس‌داری و حمایت کنیم.

چرا به فرش دستباف به عنوان یک هنر باید نگریست؟

از دید صاحب نظران و هنرشناسان نیز حداقل بخشی از فرش (طرح ورنگ) به‌ عنوان ‌یک ‌هنر جهانی، ‌می‌تواند از مقوله هنر و یا در تقسیم بندی هنرهای مدرن به صورت نوعی هنر پست‌مدرن قابل توجه و تحسین باشد.

شرایط حال و گذشته این هنر چه تفاوت‌هایی دارد؟

اما شاید امروز فرشی که پیش رو داریم به لحاظ کیفیت با گذشته تفاوت بسیار کرده است. بی تردید ما نسبت به این هنر با ارزشی که همواره در تولید آن نامی پرافتخار در جهان داشتیم آسیب بسیار رساندیم. کافیست الگوی بسیار خوبی را که از گذشته پیش روی ماست در نظر آوریم و یکی از آن فرش‌ها را با فرش‌های امروزی مقایسه کنیم. برای مثال پشم‌های اصیل و نرم ایرانی دست‌ریس عشایر را با نخ‌های هزار تاب و محکم کارخانه، و زیبایی قالی‌های پنج رنگ قدیمی با آن رنگ های درخشان و ماندگار را  با فرش‌هایی از صدها رنگ امروزی کنار یکدیگر نهیم. مثال‌ها از این دست زیاد است. می‌توانیم از مشکلاتی که خودمان به وجود آورده‌ایم مثل بی‌گره‌بافی، بدبافی، جفتی‌بافی، رنگ‌آمیزی‌های غیرعرف و ناشناخته را نادیده بگیریم یا مسئولیت‌پذیر باشیم و کاری کنیم.

فکر می‌کنید دلیل اصلی این مشکلات چیست؟

شاید در میان آسیب‌هایی که به فرش دستباف رساندیم نتیجه استفاده از کامپیوتر در این هنر ظریف و زیبا بیش از هر عامل دیگر بوده است. شکی نیست که کامپیوتر به عنوان یک ابزار علمی و تکنولوژیکی وسیله‌ای مفید و حضور پیشرفت آن غیرقابل انکار است. اما فرش دستباف نیز هنری سنتی و ملی است که حاصل دست و حضور انسان است. هرگونه ابزاری که این عامل مهم و تعیین‌کننده را از عرصه تولید دور کند، ضد ارزش است. در این زمینه در برابر ما سئوالات بسیاری مطرح است که حتی‌الامکان سعی خواهیم کرد به آنها پاسخ دهیم.

اول آنکه فرض کنیم استدلال درباره کامپیوتر، کمک در تسریع کار درست است. با این ‌ترتیب چه دلیلی دارد که در تمام مراحل دیگر تولید که عموما نیز فنی و غیر‌هنری است، نظیر رنگرزی، چله‌کشی، ساخت‌دار و پرداخت و رفو و غیره از ابزار مکانیکی و الکترونیکی استفاده نکنیم؟ ریسندگی که ‌قبلا امتحان شده و همه این ابزار کاملا کمک به تسریع در تولید و خدمت به تفکر انبوه‌سازی هرچه بیشتر و زودتر است.

رباط بافنده هم که ‌به مدد کامپیوتر و حمایت دولت فخیمه ساخته شده و محصولات آن‌ درکنار تولیدات دستباف به فروش می رود. صدایی هم از هیچ دستگاهی، نه دولت، نه بازار، نه ‌دانشگاه و نه میراث فرهنگی در نمی‌آید. سپس این جریان سقوط فرش برای مسائلی صرفا اقتصادی، چون انبوه‌سازی، اشتغال‌زایی، ارزآوری و غیره و استفاده از رباط بافنده و نقشه‌های کدگزاری شده، چون سیلابی جریان یافت. بنابراین عملا نوعی فرش ماشینی دردست خواهیم داشت که به صورتی غیراخلاقی فرش دستباف نامیده می‌شود و گذشته از آن فرش‌های ماشینی با بهترین کیفیت و سرعت تولید قبلا به بازار آمده است.

خانم شیرین صور اسرافیل ، این مشکلات چه تبعات دیگری داشته است؟

مساله استفاده از کامپیوتر همچنان که معلوم است و کسی نیز پنهان نمی‌کند. در بهترین شکل صرفا مساله‌ای اقتصادی بر اساس راندمان، یعنی سرعت و دقت است که هر دو در فرش دستباف امری ثانویه است. یعنی بافت ‌فرش بر اساس حوصله و عشق است و نتیجه آنکه کامپیوتر می‌گوید۲*۲=۴. اما انسانی که در فرش نقش اول را دارد، می‌گوید ۲*۲ممکن است مساوی۳یا ۵ شود و این نشان حضور ارزش انسانی در فرش است. به معنای دیگر‌ اگر ‌یک طرح را به دو طراح ‌متفاوت ‌بدهیم دو نقشه متفاوت می‌گیریم و یا اگر از طراحی مثلا عیسی بهادری، بخواهیم که ‌نقشه خودش را دوباره بکشد، شبیه قبل نخواهد شد. ‌در حالی که کامپیوتر می‌تواند یک نقشه را هزار بار تکرار کند.

در میان نقشه‌های تکراری نظیر ماهی، یا چرا راه دور برویم، نقشه جوشقان، درصد تا نقشه چند تا شبیه یکدیگر است و چگونه می‌توان آنرا قیاس کرد با نقشه‌هایی که نهادهای مختلفی نظیر کمیته امداد و بهزیستی و جهاد و غیره به کمک کامپیوتر صد تا و هزار تا کپی کرده و صدها و صدها شهر و روستا را زیر پوشش قرار می‌دهند. دل انسان به درد می‌آید اگر بدانیم چه تعداد روستا و شهری که هر یک دارای نقشه بومی زیبا و با هویت که شناسنامه منطقه آنها بوده، زیر هجوم انبوه نقشه‌های کامپیوتری تابلویی و تکراری و کدگزاری‌شده از بین رفته است.

چه راهکاری برای رهایی از این مشکلات هست؟

شاید مسایل مختلفی  ‌هر یک به نوعی انسان وابسته به فرش را از آن دور کرد و تولید ‌را ماشینی کرد. بیشتر کیفیت را هدف قرار داد؛ اما آسیبی که کامپیوتر به فرش رسانید، مستقیما بخش هنری فرش، یعنی طرح و طراح را هدف قرار داد. من سوال نمی‌کنم امروز نسبت به ۲۰-۳۰ سال پیش ما چند طراح مطرح و زنده داریم، ولی سعی می‌کنم که سخن را با چند نکته زیر پایان دهم.

نگاه کنیم که در همین دنیای مدرن و باعتباری ابزاری، گروهی ‌از انسان ها هستند‌ که نگاهشان به گذشته و میراث‌های از دست‌رفته‌ایست که با از بین رفتن آن‌ها معنا نیز از زندگی رفته است و از این روست که به دنبال فرهنگ گمشده گذشتگان، کوه‌ها و صخره‌ها را می‌کاوند. در جستجوی تمدن سرخپوستان و آفریقایی‌‌تباران  به پوزش از آن‌ها ‌برمی‌آیند و برای حفظ  طبیعت و انسان و محیط زیست او با حکومت‌ها و منفعت‌طلبان درمی‌افتند.

در هر حال دشوار بتوان باور کرد که با فرهنگ تعامل رفتاری و نصیحت، و اینکه از ابزاری چون کامپیوتر درست استفاده کنند، بشود‌ دست دلالان، متقلبان، سودجویان، استفاده‌کنندگان‌ از مواد و رنگ‌های فاقد کیفیت، انبوه‌سازان، کپی‌کاران و سو استفاده‌کنندگان از کامپیوتر و بدبافان و کسانی که هر روز نقشی من‌درآوردی به میدان آورده و به کمک نقشه‌های کدگزاری، آن‌ها را به خورد مردم می‌دهند، از دامن فرش کوتاه شده و به راه راست هدایت شوند، تا دست از نابودی فرش دستباف که ‌دهه‌هاست به آن‌ مشغولند بردارند.

ابن بود گفتگویی با خانم شیرین صور اسرافیل در خصوص مسائل و معضلات این روزها و سال‌های فرش دستباف. شما نیز می‌توانید نظرات خود را در این مورد با ما در میان بگذارید.

همچنین بخوانید: گفتگو با اکبر مهدی ئی : قالی یک جواهر بافته شده است

سی‌پرشیا مگ

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/6299

مظالب مرتبط

مصاحبه با مسعود محمدبیگی در مورد فرش هفت شهر عشق عطار

مصاحبه با امیرحسین قلی‌زاده نسل چهارم از خانواده فرش قلی‌زاده

نوآوری هنرمندانه در فرش‌های سازگار با محیط زیست

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. بیشتر بخوانید