مصاحبه با آقای مهدی خوانساری کارآفرین حوزه فرش دستباف

زمان مورد نیاز برای مطالعه: 10 دقیقه
آقای مهدی خوانساری برای مخاطبین ما از شروع و تاریخچه کسب و کار خود بگویید.

من مهدی خوانساری، 20 شهریور 1370 دقیقا یک روز بعد از اتمام خدمت سربازی به سفارش مرحوم پدرم وارد بازار فرش شدم. در ابتدا با این برنامه که به بازار می‌آیم و مقداری مدارک تجاری تهیه می‌کنم و از آن‌ها برای گرفتن ویزای تحصیلی در کشورهای اروپایی استفاده نمایم ورود پیدا کردم.

مهدی خوانساری

از همان ابتدا که در مغازه مرحوم پدر ماندم و کارهای خرید و فروش فرش انجام می‌شد، کار برام جالب شد. ولی حس می‌کردم که در نهایت زمینه تولید می‌تواند شگفتی خاص و بیشتری داشته باشد. شناخت رنگ‌ها، الیاف، طرح‌ها و موتیف‌ها، که هر کدام بیانگر فرهنگ و نماد خاصی در فرش ایران است، جذابیت زیادی برای من پیدا کرد. آبان ماه همان سال به موزه فرش رفتم تا در دوره قالیبافی شرکت کنم.

دوره بافت را پیش استاد وکیلی گذراندم. وقتی فهمیدم که چندین طیف مختلف سبک‌های هنری در این زمینه دخیل هستند ارزش این کار برایم بیشتر شد. اواخر همان سال هفتاد بود که به فکر تولید افتادم. آن زمان فرش‌هایی را در بازار تهران معامله می‌کردیم که پدر من از مشهد و قوچان می‌آورد. من برای یافتن و خرید چنین فرش‌هایی به بازار مشهد رفتم. اما آنچه می‌خواستم را نیافتم. بعد به قوچان، که شناختی از آنجا نداشتم، رفتم و متوجه شدم چنین قالی‌هایی آنجا تولید نمی‌شود و باید به سمت شیروان رفت. در آنجا نیز مرا به سمت بجنورد روانه کردند. بازار فرش فروش‌ها را پیدا کردم. در بخش محدوده ترکمن‌ها و کردهای خراسان شمالی همان فرشی که می‌خواستم را پیدا کردم. از آن زمان به طور مستقیم از خود بافنده‌ها فرش می‌خریدم.

و این به نوعی شروع کار من در زمینه خرید و فروش شد. سعی کردم در نقش و نگاری که در زمینه فرش‌ها بود تغییراتی در بافت بدهم. مهمترین تغییری که انجام دادم این بود که مصالح بهتری تهیه کردم. آن موقع الیافی که در این استان استفاده می‌شد عموما الیاف پشم دباغی بود. من به خمینی شهر اصفهان رفتم و کارخانه‌ای را پیدا کردم که مالک آن مدعی بود پشم بهتر و البته گران‌تری تولید می‌نماید. آن موقع سیصد هزار تومان مواد اولیه خریدم. سپس در اصفهان نیز شخصی را برای رنگرزی گیاهی معرفی کردند. و اینگونه بود که در سال 73 من در بجنورد با سبکی خاص تولید خود را آغاز کردم و این روند تا به امروز ادامه داشته است.

در دوره‌ای که بازار فرش از رونق افتاده چه چیزی باعث شد تا تولید خود را به این شکل توسعه دهید؟

من بر این باور نیستم که بازار خیلی از رونق افتاده. بازار رونق نسبی خودش را داشته و دارد، ما از رونق بازار عقب افتادیم. در واقع از تجارت جهانی فرش. البته می‌توانیم بگوییم میل دنیا نسبت به خرید فرش ایرانی یا فرش‌های هند و پاکستان کمتر شده است. کفپوش‌های دیگری آمده و سبک زندگی ها عوض شده است. ولی به هر حال فرش کماکان خرید و فروش می‌شود و کشور‌هایی که رقیب ما هستند در حال تولید می‌باشند. تولیدشان نیز افزایش داشته، در حالی که تولید ما متاسفانه کمتر شده است.

بخشی از این اتفاق به خاطر محدویت‌هایی بوده که به شکل‌های مختلف، حکومت ایجاد کرده است. بخشی دیگر هم، که بیشترین مشکل سر آن می‌باشد، این است که خود ما کلاف رو گم کرده‌ایم و سردرگم شده‌ایم و نمی دانیم چه بکنیم. همیشه فرش خوب را می‌خریدند و می‌خرند. چیزی که خیلی مهم است نو‌آوری در فرش بوده که ما سعی کردیم در کنار تولید جنس با کیفیت، نوآوری نیز داشته باشیم و البته اصالت‎ها را حفظ کنیم.

مهمترین نکته تولیدات ما این است که حدود هفتاد، هشتاد درصد از محصولاتی که تولید می‌کنیم بر مبنای آن سفارشی است که از مشتریان داریم. یعنی کاملا بر اساس برنامه می‌دانیم که چه فرشی و برای چه کسی و چه بازاری تولید شود. این وضعیت خیلی خوبی است، هم برای ما، هم برای خریدار و هم همکاری که ما با ایشان کار می‌کنیم. معمولا به آن افق و آینده‌ای که نسبت به بازار داریم بسیار خوشبین هستیم. در این زمینه علی‌رغم اینکه مشکلات بسیار زیادی مثل یاس، ناامیدی، تحریم‌ها و غیره وجود دارد، فکر می‌کنم اگر آن نگاه صحیح وجود داشته باشد، فرآیند تولید می‌تواند ورای همه این داستان‌ها و مشکلات شکل بگیرد و توسعه پیدا کند.

افتتاح بزرگترین مرکز تولید فرش دستباف، بر روی زندگی و کار چه افراد و مجموعه هایی تاثیرگذار خواهد بود؟

اولا این لطف شماست، دوما باید بگویم ما این مرکز را راه‌اندازی کردیم اما در ایران کوچکترین هستیم، یعنی نمی‌توانم بگویم کار خاصی بوده است. این کار باید انجام می‌شد. با توجه با سفارش‌پذیری آن منطقه، همه عزیزان باید نگرش بهتری نسبت به تولید فرش داشته باشند. ما هم کار کوچکی انجام دادیم. کار سالمی انجام دادیم. اما خوب نیست که چون بعضی از عزیزان چنین کاری نکردند کار ما بزرگ دیده شود.

آقای مهدی خوانساری دلیل شما از انتخاب منطقه بجنورد چه بود؟

به قول حضرت سعدی: قضا کشتی آنجا که خواهد برد وگر ناخدا جامه بر تن درد. من با خراسان شمالی هیچ قرابتی نداشتم. نه خودم، نه خانواده همسرم. کاملا اینجا غریب بودیم. از زمانی که آمدیم تا حالا نیز گاهی حساس غربت می‌کنیم. ولی مردمان بسیار خوبی دارد. توان تولید خوبی اینجا هست. ولی متاسفانه اصلا سازماندهی وجود ندارد. باید سازماندهی ایجاد شود تا کارهای بهتری در این منطقه تولید شود.

در راستای تحقق اهدافتان با چه چالش‌هایی رو به رو هستید؟

چالش‌هایی که ما با آن‌ها رو به رو هستیم بخش داخلی است. من فکر می‌کنم در کل ایران فرهنگ کار کردن ضعیف شده است. فرهنگ درست کار کردن خیلی کم شده و عموما افراد به حق و سهم خودشان قانع نیستند. بزرگتر از همه این‌ها، ناامیدی است که من حس میکنم در نسل جوان خیلی افزایش یافته و در نتیجه تن به کار نمی‌دهند و مانند افراد بی‌هدف، روزگار سپری می‌کنند. در صورتی که حداقل با کارهای کوچک هم می‌توانند شروع خوبی داشته باشند و قطعا به نتیجه خوبی هم برسند.

بخش عمده دیگر هم بی‌قانونی و بی‌ثباتی است که در قوانین کشور وجود دارد. مشکلاتی در رابطه با تولید و همچنین صادرات. به عنوان مثال من در سال 97 یک محموله صادراتی داشتم. قبل از اینکه بار را برای مشتری ارسال کنیم کار نقل و انتقال پول را انجام دادیم. بعد از اینکه صادرات انجام شد، بانک مرکزی از ما خواست که آن مبلغ 147 هزار دلار را به صورت ارز وارد کشور کنیم. ما اعلام کردیم که طبق این اسناد و مدارک، این مبالغ پول توسط صراف در این تاریخ‌ها وارد ایران شده و به این حساب واریز شده و بابت خرید همین کالاهایی که صادر شده چک داده‌ایم.

با این وجود قبول نمی‌کنند و الان سه سال است که کارت من تعلیق شده است. این هم توهین هست و هم مسخره و هم عجیب. خب با این چالش من سه سال است نمی‌توانم صادرات انجام بدهم. خب این خودتحریمی‌ها بزرگترین آسیبی است که به پیکره صادرات و تولید زده می‌شود. البته علیرغم این مشکلات ما راه را ادامه دادیم.

از مهم‌ترین عوامل موفقیت خود بگویید.

باید عرض کنم که هم مرحوم پدرم و هم مرحوم آقای اصغر قندچی بنیان‌گذار کارخانه ایران کاوه که از بستگان ما بودند، به من توصیه‌ای نمودند و گفتند آن را همیشه آویزه گوش داشته باشم. پشتکار، صداقت و قناعت. همیشه سعی کردم این سه کلمه را در ذهن داشته باشم تا بتوانم بهتر و با صداقت بیشتری کار کنم و قانع باشم. تلاش برای بهبود شرایط کار، همیشه مدنظر من بوده و البته کار گروهی نیز برایم مهم بوده است. همسرم از هر جهت خیلی کمک حال ما بودند و هستند. حمایت‌های ایشان بود که ما توانستیم قدم در این وادی سخت‌ بگذاریم.

بازخورد صنف و دست‌اندرکاران فرش دستباف نسبت به راه‌اندازی بزرگترین مرکز تولید فرش دستباف در خراسان شمالی چه بوده است؟

همیشه دوستان و عزیزان همکار به بنده محبت داشته‌اند و لطفشان همیشه شامل حال من بوده است. خیلی محبت داشتند و تماس‌هایی از تهران هم داشتیم. من در حال حاضر در بجنورد هستم. البته چند روز در هفته نیز در تهرانم. ولی متاسفانه  با توجه به شرایط کرونا نمی‌توانستیم دوستان را دعوت کنیم. البته از خبر‌گزاری‌ها، که ظاهرا خبر به گوش‌شان رسیده بود تماس‌های زیادی داشتیم و اظهار لطف داشتند و به همین دلیل ما را هم دلگرم کردند. در نتیجه ما برای سفارش‌پذیری و استقبال از این کار، خوشبین شدیم.

در مسیر رشد و توسعه انتظار چه نوع حمایت‌هایی را دارید؟

بزرگترین انتظار این است که دولتی‌ها کاری به کار ما نداشته باشند. این را همیشه همه عزیزان گفته‌اند. ولی این که در واقع شوخی‌ست. ولی واقعیت این است که قوانین دست و پا گیر و این بی‌ثباتی قوانین مانع از رشد، توسعه و امید افراد به آینده می‌شوند. این که هر روز ما در پیکره اقتصاد با یک قانون یا تبصره جدید که تبصره و قانون هفته گذشته را لغو می‌کند رو به‌رو هستیم باعث دلسردی است. در حالی که تولیدکننده و صادرکننده فرش ایرانی باید دیده شود تا در نتیجه این هنر دیده شود.

باید تبلیغات داخلی و جهانی انجام شود تا ارزش این هنر حفظ بشود. در نتیجه مردم به این باور خواهند رسید که هنر می‌خرند و نه کفپوش. اگر فرش ایران را به عنوان هنر ببینیم جایگاهش خیلی بالا خواهد بود، ولی اگر بخواهیم آن را به عنوان یک کالای دم‌دستی و زیرپایی و یا شی تزئینی روی دیوار ببینیم، خیانت کرده‌ایم و ارزش کالا را خیلی پائین آورده‌ایم. اما اگر کار را به عنوان هنر در نظر بگیریم جایگاه بهتری برای آن ایجاد نموده‌ایم. کاری که بخش دولتی باید انجام بدهد این است که تبلیغات را بیشتر کند تا فرش دستباف را به عنوان یک کالای هنری عرضه کنند تا در نتیجه کمک شود به این که فرش ایرانی به مردم دنیا بیشتر شناسانده شود.

آینده فرش دستباف ایرانی را چطور میبینید؟

اگر کار خوب تولید شود، بازاریابی و بازارسازی خوب انجام شود و همه چیز با توجه به حفظ اصالت‌ها انجام شود، آینده می‌تواند خوب باشد. ولی اگر روندی را که در چندین سال پیش در کشور طی شده ادامه داشته باشد و ارگان‌ها و اداراتی که هیچ ارتباطی با فرش ندارند، دوباره بخواهند قد علم کنند و مانع‌تراشی انجام دهند، طبیعتا آینده بدتری خواهیم داشت. اما با برنامه‌ریزی صحیح و نکاتی که اشاره نمودم، می‌توان امیدواری به بهبود شرایط ایجاد نمود و در چنین شرایطی قطعا آینده خیلی بهتر از این خواهد بود.

آقای مهدی خوانساری برای جوانان و دانشجویان فعال این حوزه چه پیشنهادی دارید؟

من فکر می‌کنم که باید مطالعه کنند. مطالعه می‌تواند بهترین کمک باشد. در کنار آن باید خوشبین باشند و بخواهند کار بهتری انجام بدهند. من این توصیه رو به فرزند خودم هم دارم. کتاب‌ها و رفرنس‌های خارجی خیلی میتوانند کمک خوبی باشند. بررسی سایت‌هایی که در خارج از ایران به فرش می‌پردازند و مقایسه سبک و سلیقه فرش در هر کشور میتواند خیلی مفید باشد. باید بتوانیم بازارهای جهانی را بشناسیم. به عنوان مثال در آمریکا، بازار لس‌آنجلس با بازار محدوده اورنج‌کانتی زمین تا آسمان فرق دارد. هر کدام از این مناطق فرش خاصی را می‌خواهند. یا در تهران نیز همین موضوع را می‌توانیم در نظر بگیریم. در شمال تهران یک سلیقه هست و در مراکز میانی شهر یا پایین شهر یک سبک دیگر از فرش خریداری می‌شود. عرضم این است که فرش به سبک‌های مختلف تولید، خرید و فروش می‌شود. اما اینکه بدانیم چه چیزی را در چه منطقه‌ای تولید کنیم لازمه کار است. من فکر می‌کنم جوانانی که می‌خواهند در زمینه فرش فعالیت بنمایند، اگر واقعا عشق و علاقه به فرش داشته باشند خیلی می‌توانند پیشرفت کنند.

در آخر آیا مطلب دیگری مد نظرتان است که تمایل دارید با مخاطبین سی پرشیا مگ فارسی در میان بگذارید؟

در آخر من از همکاران مجموعه سی پرشیا که برای معرفی و بهتر دیده شدن این هنر ایرانی تلاش میکنند، تشکر میکنم.

همچنین بخوانید: فرش دستباف از زاویه دوربین جلال سپهر

سی‌پرشیا مگ

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/7344

مظالب مرتبط

مصاحبه با مسعود محمدبیگی در مورد فرش هفت شهر عشق عطار

مصاحبه با امیرحسین قلی‌زاده نسل چهارم از خانواده فرش قلی‌زاده

مصاحبه با یاشار ملفوظی در ارتباط با آثار برجسته مجموعه فرش ملفوظی

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. بیشتر بخوانید