خانواده عمواوغلی پرآوازهترین نام در قالیبافی معاصر ایران و به ویژه مشهد است. محمد کهنمویی و خانوادهاش پس از مهاجرت از آذربایجان، نام خانوادگیاش عمواوغلی را انتخاب کرد. آنها قالیبافی معاصر مشهد را رونقی دوباره بخشیدند و احیا کردند. حمایت و سفارش دربار باعث شد تا شکوهمندترین قالیهای معاصر ایران بافته شود. از جمله قالیهای ریزبافت و بزرگپارچه گنجینه آستان قدس رضوی، موزه ملت و کاخ سبز در کاخ سعدآباد، نیاوران و موزه فرش ایران در تهران.
فرزندان، ادامه دهنده راه پدر
محمد عمواوغلی دو پسر به نامهای عبدالمحمد و علیخان و فرزند خواندهای به نام موسی داشت. عبدالمحمد و علیخان در ایران به تولید قالیهای بینظیر میپرداختند و موسی در فرانکفورت در امر تجارت قالی بود. به گفته نوهاش “فروردین” (دختر علیخان)، قالیهای برند عمواوغلی در فروشگاه فرش پدربزرگش در بلژیک نیز ارائه میشده است.
قالیهای عمواوغلی در اواخر دوره قاجار و بقیه اوایل و اواسط دوره پهلوی بافته شدند. آنها کارگاههای بزرگی در مشهد، درخش، بیرجند، طرقبه و مجمدآباد داشتند. در مشهد کارگاههای مستقل آنها در کوچه افشار قرار داشت. طراحان، بافندگان و استادکاران برجستهای، از جمله: طراح مشهور “عبدالحمید صنعت نگار کرمانی” و استادکار بافندگی “میرزا عبدالعلی تبریزی” در کارگاههای عمواوغلی فعالیت داشتند.
تولید فرش های سفارشی
سفارشات مهمی به کارگاههای آنها داده میشد. از جمله سفارش بافت سه تخته قالی ۱۰*۱۴ متر که در دوره رضاشاه، پس از بازدید شاه از کارگاههای عبدالمحمد به مشهد داده شده بود. تولیت آستان، این سفارش درباری را به عبدالمحمد عمواوغلی سپرد. پس از آن، سفارشهای اعیان و بزرگان مشهد از جمله کوزه کنانی، نیز روانه کارگاههای عبدالمحمد شد. به این ترتیب آثار بی بدیلی از جمله فرش ابریشم شاهعباسی موجود در گنجینه فرش آستان قدس رضوی، قالی ۱۴۵ متری شیخ صفی در تالار کاخ ملت، قالی باشگاه افسران با تاریخ بافت ۱۳۱۴، قالی شکار با مساحت ۸۶ متر در کارگاههای عبدالمحمد آفریده شد. او ظاهرا به دلیل فشار ناشی از بافت قالیهای ممتاز و ریزبافت که سفارش شاه ایران بود، دچار بیماری شد. در سال ۱۳۱۶، پس از تحویل دادن دو تخته از قالیهای دربار، پیش از اتمام بافت آخرین قالی، چشم از دنیا فروبست.
اتمام کار تولید
پس از درگذشت او، کار برادر کوچکتر، علیخان بیشتر شد. در سالهای ۱۳۲۵ یا ۱۳۲۶ به دلیل کسادی بازار، کارگاههایش را جمع کرد و حدود هشت سال از تولید فرش دست کشید. پس از نخست وزیری قوامالسلطنه، در تهران زندگی میکرد و وضع مالیاش تعریفی نداشت، دوباره سفارشی از رضاشاه دریافت کرد. شاه به آستان قدس دستور داده بود کارگاهی برای او مهیا کنند. برای شروع کار نیز ۶۰ هزار تومان به او پرداخت کنند. پس از آن در شهریور سال ۱۳۳۶ در حالی که تنها حدود ۲ یا ۳ سال از فعالیت دوبارهاش میگذشت، در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
آثار هنری تکرار نشدنی
تورج ژوله، فرششناس و فرشپژوه ایران، عمواوغلی را بزرگترین رنسانس فرش در هنر فرش ایران میداند. به گفته او اگر از هرکدام از آثار خلاقانه عمواوغلی، گل کوچکی حذف شود، مثل یک حفره در سطح فرش خودش را نشان میدهد و همه نقشه را بر هم میزند. آنها ابتکارات خاصی در آثارشان داشتهاند. برای مثال در دهه بیست، یک طرح گلدانی سراسری را در یک قالی پنجاه متری ریزبافت و چله پنبه بافتهاند. کاری که هیچ کس پیش از آنها در این حد از ظرافت توان انجامش را نداشته است. آنها در زمانه خود بسیار هوشمند و خلاق بودند. برای کشف رمز و راز مهمترین قالی ایران در موزه ویکتوریا آلبرت به لندن رفتند. قالی معروف اردبیل را از نزدیک دیدند و بررسی کردند. سپس در ایران آثار نفیسی از روی طرح قالی شیخ صفی (قالی اردبیل) را در اندازههای مختلف از شش متر مربع تا شصت و دو متر مربع و در رجشمارهای گوناگون و با رنگهای گیاهی اعلا بازبافی کردند.
عبدالمحمد و علیخان هر یک سه فرزند داشتند. از فرزندان عبدالمحمد به نامهای محمد، رضا و دخترش منور، رضا مدتی به تولید فرش پرداخت و رها کرد. علیخان نیز دختری به نام فروردین داشت و دو پسر به نامهای پرویز و چنگیز. پس از درگذشتش، تنها برای مدتی، چنگیز اداره کارگاهها را بر عهده داشت. برادران عمواوغلی (عبدالمحمد و علیخان)، هر دو در آستان قدس به خاک سپرده شدند. عبدالمحمد در صحن کهن و علیخان در صحن عتیق.
نام و یادشان همیشه جاودان
همچنین بخوانید: ابوالفتح رسام عرب زاده پدر فرش نوین ایران